فناوری آموزشی در مدارس

  فناوری اطلاعات چيست؟

فناوری اطلاعات به آن دسته از فناوری هايی اطلاق می گردد كه فرد را در ضبط ، ذخيره ، پردازش ، بازيابی ، انتقال و دريافت اطلاعات ياری می دهند و در يك بيان ساده تر فناوری اطلاعات به معنای بكارگيری انواع فناوری ها به منظور انتقال اطلاعات است .

مزايای استفاده از فناوری اطلاعات در آموزش استفاده از فناوری اطلاعات در امر آموزش از مزايايی به شرح ذيل برخوردار است :
1 – پرورش وارتقای مهارت سواد اطلاعاتی ، منظور از مهارت سواد اطلاعاتی جمع آوری ، پردازش ، انتشار اطلاعات به صورت متن ، نمودار و … و مبادله اين اطلاعات در محيط های آموزشی و يادگيری است .
2 – افزايش معلمان مجرب و همگام با فناوری روز كه نسبت به تجربيات دانش آموزان در خارج از كلاس آگاه هستند .
3 – آموزش با هزينه كمتر

موانع استفاده از فناوری اطلاعات در آموزش استفاده از فناوری اطلاعات در امر آموزش ممكن است با برخی موانع و محدوديت ها مواجه گردد كه برخی از موانع به شرح ذيل است :
1 – عدم حمايت لازم از سوی نظام آموزش و پرورش در خصوص معلمان فعال در عرصه فناوری اطلاعات .
2 – فراگير نبودن استفاده از فناوری اطلاعات در مدارس كشور و در بين معلمان مدارس .
3 – تمايل به انجام وظيفه در چارچوب بخشنامه ها كه جای تصميم گيری خلاق و مواجهه با شرايط جديد را گرفته است .
4 – صرف وقت ‌زياد در خارج از كلاس درس برای توليد محتوای الكترونيک بدون‌ هيچ حق الزحمه ای .
5 – نگرش سنتی به امر تعليم و تربيت و دوری از نوگرايی در كاربرد روشهای نوين تدريس .

3 اصل حاكم بر توسعه فناوری اطلاعات در تربيت معلمان اصول حاكم در توسعه فناوری اطلاعات در تربيت معلمان بر 3 اصل استوار است :

1 – معلمان بايد درباره گستره وسيعی از كاربرد رايانه در كلاس درس و فضای آموزشی مطالبی بياموزند .
2 – فناوری اطلاعات را بايد در موقعيت های آموزشی و درسی ارائه كرد و معلمان عملاً نحوه استفاده از فناوری اطلاعات را در كلاس درس ببينند .
3 – فناوری اطلاعات نبايد در فضای سنتّی آموزش محدود شود . فناوری را می توان هم برای پشتيبانی از اشكال سنتّی فراگيری و هم به منظور تحوّل آن به كار برد .

جهانی شدن و فناوری اطلاعات :

فناوری اطلاعات ، نقش اساسی در تحقّق و تعميق اهداف تعليم و تربيت دارد . گسترش فناوری اطلاعات و استفاده از ابزارها و مفاهيم ، موجب بسط اطلاعات و دسترسی آسان و كم هزينه برای فراگيرندگان اعم از دانش آموزان ، دانشجويان و معلمان به روش آن لاين (online) می شود و زمينه تبادل سريع اطلاعات و تعاملات فرهنگی را ميّسر می سازد .
رشد جوامع فرهنگی امروزه در گرو همگرايی و تعامل ، گفتگو و تبادل دانش و اطلاعات و فرهنگ بشری است . دوران واگرايی ، تک گويی و انزواطلبی به پايان رسيده است ، مرزهای جغرافيايی و حتّی مرزهای فرهنگی و عقيدتی نفود پذير شده اند . بايد با آگاهی ، شناخت و هوشمندی و نيز با تكيه بر فرهنگ و مؤلفه های بومی و آمادگی برای پذيرش تحوّلات علمی و بين المللی نقش و جايگاه خود را پيدا كرد و خود را در مواجهه با پديده هايی نو و تعيين مسيرهاي تحوّل آماده نمود .

آموزش الكترونيكي چيست ؟

با گسترش فناوری های جديد اطلاعاتی و ارتباطی ، امروزه روشهای جديدی در عرصه آموزش و يادگيری به وجود آمده است كه يكی از اين روشها ، آموزش الكترونيكی است .
اصطلاح آموزش الكترونيكی ، شامل مجموعه وسيعی از كاربردها و عملكردها از جمله آموزش مبتنی بر رايانه ، كلاس های مجازی و منابع اطلاعاتی و كتابخانه ديجيتال است .
آموزش الكترونيكي ، آموزش مبتنی بر فناوری های ارتباطی مانند راديو ، تلويزيون ، وسايل ارتباطی و شبكه ای رايانه ای ، به ويژه اينترنت است و به ارائه محتوای آموزشی از طريق رسانه های مجازی اطلاق می شود . در محيط آموزش الكترونيكی ، ابزارهای ديداری و چند رسانه ای پايه و اساس تدريس و يادگيری را تشكيل مي دهند .
در آموزش‌ الكترونيكی ، محتوای آموزشی در فرم های متفاوتی قابل ارائه است . مانند فايل های pdf يا html يا فايل های صوتی ، تصاوير و فيلم های ويدئويی كه به صورت چندرسانه ای هم زمان با صدا و تصوير و ساير ابزارها و برنامه ها در اختيار كاربران و فراگيرندگان در نقاط گوناگون قرار می گيرد .
به طور كلّی در آموزش الكترونيكی امكان برقراری و ارتباط همزمان با استادان و معلمان در ساعت های مشخص ، قابليت استفاده از محيط های مشاركت گروهی ميان فراگيرندگان مانند : انجمنهای الكترونيكی ، گفتگوی الكترونيكی ، فهرست های ارسال مطالب از طريق پست الكترونیکی و … وجود دارد .

مزايای بهره گيری از آموزش الكترونيكی :

مزايای بهره گيری از آموزش الكترونيكی به شرح ذيل است :
1-بهره گيری از امكانات صوتی. تصويری برای تفهيم مطالب و افزايش بهره وری كار.
2- به روز بودن اطلاعات و مطالب ارائه شده .
3-امكان ايجاد ارتباط كاربر با برنامه .
4-امكان تبادل اطلاعات كاربران يا فراگيرندگان با يكديگر .
5-ضروری نبودن حضور كاربر در زمان و مكان خاص .
6-امكان سنجش آموخته های كاربر به خصوص در مقايسه با ديگران .
7-امكان برگزاری دوره های منتج به دريافت مدرک و يا گواهينامه .
8-امكان رفع اشكال برای كاربران يا فراگيرندگان .
9-امكان مخاطب قرار دادن تعداد زيادی از كاربران .
10-فراهم شدن امكان جستجو براي بانک پرسش و پاسخ .
11-فراهم شدن امكان استفاده از بانک اطلاعاتی برای مجموعه پديد آورنده .

نقش حياتی فناوری الكترونيكی در آموزش و پرورش يادگيری الکترونيکی زاييده چرخه تحولات سريع و رو به گسترش فناوری های نو به مفهوم واقعی آن است. تاکنون تعاريف متفاوتی از يادگيری الکترونيکی ارائه شده است. ما تعريف «کراس» را که خيلی ها او را مخترع واژه يادگيری الکترونيکی می دانند انتخاب کرده ايم. کراس يادگيری الکترونيکی را دارای شش نشانه به شرح زير می داند:

1-يادگيری الکترونيکی به وسيله اينترنت صورت می گيرد.
۲- با جديدترين اطلاعات همراه است.
3-مجموعه ای از روش های آموزشی را در برمی گيرد ( آموزش های مجازی ، همکاری ديجيتالی ، شبيه سازی و…)
4-فراگير محور است و به ويژگی فردی او توجه دارد.
5-اينترنت محور نيست، کثرت‌ گراست (شامل همه می شود).
6-نهايتاً قابليت انجام دادن فرايندهای اداری و مديريتی از قبيل : ثبت نام ، پرداخت شهريه ، نظارت بر روند اجرای فعاليت های يادگيرنده ، تدريس و اجرای ارزشيابی از راه دور را فراهم مي کند.
به طور کلی ، يادگيری الکترونيکی به آن نوع يادگيری گفته می شود که در محيط شبکه به وقوع می پيوندد و در آن مجموعه ای از فناوری چندرسانه ای، فرا رسانه ای و‌ ارتباطات از راه‌ دور به خدمت گرفته می شود و نـوعی يـادگيـری است که در محيط اينترنت صـورت می گيرد و با بهره گيری از فناوری شبکه تسهيل می شود.

روش يادگيری الکترونيکی اين نوع يادگيری که به استفاده از تکنولوژی آموزشی اشاره دارد ، تأکيد می کند که در فضای مسقّف کلاس درس، معلمان از رسانه های سنگين آموزشی اعم از رايانه های عمومی ، شخصی ، سی دی ها ، ديسکت ها ، سايت های اينترنت ، ايميل و حتی نانو فناوری در فرايند ياددهی استفاده کنند تا يادگيری را تسهيل کرده و موجبات ارتقاء سطح علمی فراگيران را فراهم آورند. اين روش يادگيری برای شاگردان از آن جهت کارآمد و اثربخش است که بازدهی تحصيلی و فعاليت آموزشی آنان و عملکرد و تدريس و رفتار کلاسی معلمان را بهبود می بخشد ، چرا که براساس تحقيقات انجام شده اين نتيجه حاصل گرديد: که « 75درصد يادگيری از طريق وسايل ديداری و تصويری و به وسيله حس بينايی انجام خواهد شد. در صورتی که تنها 13درصد يادگيری از طريق حس شنوايی و وسايل صوتی انجام می گيرد و ديگر حواس به ترتيب ، بساوايی 6 درصد ، بويايی و چشايی هر کدام 3 درصد در حافظه و يادگيری تأثير دارند» و فرايند يادگيری کامل را متأثر می کند و اثربخش می نمايد.

به همين دليل است که در طراحی مدارس بهتر فردا، فناوری اطلاعات و ارتباطات نقش حياتی خود را ايفا مي کند، چرا که در فرايند ارتباط دهی فناوری نوين آموزش و پرورش ، قدرت‌ بهره گيری فراده و فراگير افزايش می يابد ؛ مثلاً با کاربرد فناوری و ويدئو ماهواره ای در ژاپن دانش آموزان يک کلاس با معلم و دانش آموزان هم پايه خود درنقطه ديگری از همان کشور طلب همياری می کنند، حتّی برای تهيه گزارش در درس علوم اجتماعی از طريق پست الکترونيکی با دانش آموزان هم سن و سال خود در کشورهای اروپايی ارتباط برقرار می کنند يا برای همسالان خود در کانادا ، مالزی و سريلانکا نامه می نويسند و درباره مسائل جهانی با هم گفت و گو می کنند. با اين سبک تدريس در رويکرد جديد کلاس داری، کاربرد فناوری نوين در کلاس درس ، خواه از طريق يادگيری گروهی ، يا به وسيله ويدئو کنفرانس و يا استفاده از آموزش مجازی ، دانش آموزان را در مرکز فرايند آموزش قرار می دهد. اين همان راهی است که به قول « جان دسی »، ما در آن می توانيم بر روی آنچه که در گذشته گلوگاه بزرگی برای جداسازی دانش آموزان از فرصت ها بوده است ، پلی بزنيم. آموزش با اين شيوه اين امکان را برای معلمان و شاگردانی که از لحاظ زمان و مکان و يا هر دو از يکديگر جدا هستند فراهم می آورد تا از طريق نرم افزار مديريت دروس ، منابع چندرسانه ای و مانند آن با هم ارتباط برقرار کنند و محتوای درس را دريافت نمايند و با همديگر تبادل اطلاعات و انتقال معلومات داشته باشند .

راهکارهای استفاده از يادگيری الکترونيکی برای اين که بتوان به فراگيران کمک کرد تا به سطوح عالی حيطه شناختی برسند، يعنی از مرحله دانش و فهم و کاربرد به مرحله تحليل و ترکيب و ارزشيابي صعود کنند و جنبه نقّادی به خود بگيرند و به جای اخذ مطالب و نگهداری آن، مطلب سازی نمايند و دانش ديد بسازند، لازم است علاوه بر آشنايی با ديگر شيوه های نوين تدريس زمينه استفاده از رسانه های سنگين آموزشی و شبکه های نرم افزاری درون کلاسی و برون کلاسی، اقدامات زير صورت گيرد:

1- برگزاری کلاس های آموزش ضمن خدمت برای معلمان، گردهمايی علمی ، آموزشی ، همايش های تخصصی ، برگزاری جشنواره های الگوی تدريس برتر و جلسات ادواری تخصصی حوزه ای و رشته ای، تا آنان با روش های فناوری اطلاعات و ارتباطات و آموزش و پرورش تطبيقی کشورهای پيشرفته آشنا شوند و ترس‌ آنها‌ برای استفاده از‌ رايانه‌ در‌ کلاس‌ درس‌ کاهش يابد و پاسخگوی ضرورت های قرن بيست و يکم در عرصه آموزش و پرورش شوند.
2-تشکيل کلاس های زبان انگليسی و رايانه برای معلمان تا بتوانند با رايانه کار کنند و از متون علمی – تربيتی مؤلفان خارجی بهره مند شوند و از آخرين دستاوردهای آموزشی و پرورشی و پژوهشی مطلع گردند.
3-تشکيل کلاس های زبان انگليسی و رايانه برای دانش آموزان از دوره ابتدايي با استفاده از بازی های رايانه ای.
4-تقويت فن آوری نوين آموزشی در مدارس و اعطای کارت های رايگان اينترنت و ايميل به معلمان و شاگردان تا هم نوشته های خود را روی وب سايت بنويسند و هم مدارس سنتی به مدارس هوشمند تبديل گردد.
5-جايگزين کردن سی دی های آموزشی به جای کتاب های درسی و ديکشنری در نظام آموزشی.
6- برگزاری مسابقات بين معلمان و همچنين بين دانش آموزان در زمينه زبان انگليسی و رايانه.
7-اجباری کردن درس مبانی کامپيوتر و انفورماتيک در دوره های تحصيلی راهنمايی و متوسطه به فراخور ظرفيت روانی و فکری دانش آموزان.
8-تشکيل گروه های کوچک پژوهشی دانش آموزی در کلاس درس توسط معلمان‌ ، تا فراگيران از طريق نرم افزارهای مشارکتی درون کلاسی و برون کلاسی، با نگارش و ويرايش ، به نقد منصفانه همسالان خود بپردازند و ايده های تازه را کشف کنند، چرا که نوشتن ، انديشيدن و خلق کردن است. به عبارت ديگر يا بايد نوشت و چاپ کرد و يا بايد بر کنار ماند.

نقش معلم و دانش آموز در روش يادگيری الکترونيکی : وظيفه و نقش های معلم در اين روش را می توان به اين صورت بيان كرد :
1- طراحی و سازماندهی آموزش
2-تسهيل كننده بحث و گفتگو
3- هدايت و راهنمايی فرايند يادگيری
4-تدريس همزمان و غير همزمان
5- مديريت نظام يادگيری
البتّه ايفای نقش های معلم به تنهايی پيچيده و دشوار است . بنابراين ، بخشی از اين وظايف به صورت گروهی و با شركت افراد نظير تكنولوژيست آموزشی ، طراح آموزشی ، متخصصIT  ، مهندس سخت افزار و نرم افزار انجام می شود . يادآوری می شود كه معلم در اين گروه نقش كليدی و منحصر به فردی دارد و هيچ كس و هيچ چيزی نمی تواند جايگزين او شود .
فراگيرنده و دانش آموز هم در فرايند يادگيری به صورت فعال شركت می كند و در تعامل گسترده خود با معلمان ، ساير فراگيرندگان و محتوا را فرا می گيرد . در نظام های آموزشی مبتنی بر فناوری ، تلاش فردی و جمعی فراگيرندگان امكان پذير است و فراگيرندگان به انجام دادن اين گونه تلاش ها تشويق می شوند .

مدارس هوشمند نياز جوامع اطلاعاتی :

مدارس هوشمند به مجموعه ای از مدارس اطلاق می شود كه از اينترنت و فناوری اطلاعات استفاده مي كنند تا در جهت آموزش به دانش آموزان چند عمل اساسی انجام دهند ، يعنی بتوانند در زمان‌ كوتاهتری مطالب بيشتری را‌ منتقل كنند و دسترسی فوری و آنی دانش آموزان را به جواب بسياری از مسائلی كه ممكن است در يک كلاس سنّتی برای آنها به عنوان سؤال باقی بماند فراهم كنند .
مدارس هوشمند اين توانايی ها را دارند كه به طور مرتب معلم و دانش آموز را مورد ارزيابی قرار دهند ، وضعيت فعلی آنها را ارتقاء دهند و اگر معلمی در روش تدريس خود اشكالی دارد ، آن روش را اصلاح كند . در اين مدارس درس تابث نيست و محيط كاملاً باز است. گرچه‌ موضوع ها مورد بحث‌ كاملاً مشخص است ولی با‌توجه به توانمندی دانش آموزان و كشش آنها مي توان دايره توسعه دانش را وسيع تر كرد .
بنابراين مدرسه هوشمند فضايی است كه در آن برای توليد ، توزيع و استفاده از اطلاعات ، آموزش های لازم به دانش آموزان داده می شود تا آنها بتوانند هم در امور‌ درسی و هم برنامه های آينده خود زمينه توسعه علمی و اشتغال برنامه كاری خود را فراهم كنند .

ضرورت استفاده از تكنولوژی در آموزش : از مهم ترين شاخص های توسعه در يک كشور كيفيت برونداد نظام آموزشی است كه آن نيز به چگونگی نظام انتقال اطلاعات برنامه ريزی شده آموزش به فراگيرندگان و نيز بهبود فرآيند ياددهی – يادگيری بستگی دارد. در دنيای امروز اين امر مهم را فناوری آموزشی بر عهده دارد كه استفاده بهينه از فناوری آموزشی در جريان تدريس به سبب فعال كردن حواس فراگيران ، امر آموزش را واقعی تر و نيز عملی تر نموده و ضمن غنی كردن كيفيت تدريس و يادگيری ،كارايی تعليم و تربيت را ارتقاء بخشيده است . درس هايی مانند علوم ، جغرافيا ، زمين شناسی ، آزمايشگاه علوم زيستی و حتّی ادبيات می توانند از وسايل تكنولوژی و كمک آموزشی مؤثر در يادگيری استفاده نمايند .
چون حالت مجسم در ذهن دانش آموزان به وجود می آيد و درک آنها نسبت به درس افزايش می يابد در نتيجه بهره وری در سيستم آموزش به وسيله وسايل آموزشی و تكنولوژی بالا می رود و بازدهی هم از نظر قبولی و معلومات بسيار زياد می شود .

نبود الگوهای مناسب ، ضعف بزرگ مدارس كشور است :

شايد‌برای همه ما ( مخصوصاً معلمان ) اين سؤال‌ پيش‌ آمده‌ باشد‌ كه‌ چرا بايد‌ از فناوری اطلاعات و ارتباطات در كلاس استفاده كرد؟ اين كه چطور ياد می گيرند و خلاصه اينكه اين يادگيری چگونه می تواند برای تمام دانش‌ آموزان كلاس به طور مؤثر سازماندهی شود ، از سؤالاتی هستند كه توسط معلمان مطرح می شوند از آنجا كه روش برنامه ريزی ما ، سازماندهی و اداره كردن فعاليتها در كلاس درس به واقع منعكس كننده افكار و هدفها درباره يادگيری بچه ها می باشد ، بايد‌ تمام سعی و تلاشمان اين باشد كه ميزان علاقه مندی بچّه ها را افزايش دهيم ، انگيزه هاي آنان را تقويت كنيم و آنان را تشويق كنيم تا عليرغم وجود مشكلات به‌سمت و سوی موفقيت پيش‌ بروند‌ . سعی نموده‌ كمكشان كنيم تا آموخته های قبلی خود را با آموزه های جديد مرتبط كنند. پس از آنها می خواهيم تا حس اعتماد به نفس و استقلالشان را در يادگيری افزايش دهند و الگوهای مناسبی در زمينه فناوری اطلاعات را به معلمان و دانش آموزان معرفی نماييم .

نقش معلم در فرايند ICT :

در فرهنگ ما شغل معلمی شغل بسيار شريف و ارزنده ای است اين شغل درعين حال ، خيلی ظريف و پر مسئوليت است و مشكلات خاصی نيز دارد كه آگاهی نداشتن از آنها سبب كاهش موفقيت معلمان می شود يكی از اين مشكلات ، تكرار تدريس در هر روز و ادامه آن به مدت 30 سال تحصيلی است . اگر تكرار فرآيند آموزش و روش يادگيری دانش‌ آموزان ، در اين مدت متنوع و جذاب نباشد ، چه بسا كه نشاط و پويايی آموزش كم رنگ و يادگيری هم به فعاليتی عادی و بدون انگيزه درونی تبديل می شود.
درحقيقت‌ می توان گفت كه‌ خلاقيت معلم ، پايه و اساس ايجاد‌ تغيير در فرايند آموزش به حساب می آيد و معلمی كه خلاقيت ندارد ، كمتر می تواند در كلاس ، محيطی فعّال و فضای گرم و بانشاط ايجاد كند . اين گروه از معلمان خيلی زود از لذّت و صفای آموزش محروم می شوند .
مشاركت معلمان در فرايند برنامه درسی و تصميمات مرتبط بدان از زمان تخصصی شدن قلمرو برنامه ريزی درسی مطرح بوده ، ولی دامنه مشاركت آنها در نظام های برنامه ريزی متفاوت و متنوع بوده است . نظريه‌ پردازی درحوزه برنامه درسی و تعيين سهم عوامل و عناصر گوناگون در تصميم‌گيری ، از يک طرف نيازمند آشنايی با ‌فرايند‌ تصميم‌گيری و از طرف‌ ديگر‌ مستلزم اعتقاد و باور به مشاركت است . باور و مشاركت معلمان تا آنجا پيش می رود‌ كه‌ موفقيت و‌ شكست بهترين و يا ضعيف ترين برنامه درسی طراحی شده را در گرو كيفيت اجرا از جانب معلم می داند و نيز يكی از چالشهايی كه ICT برای معلمان تدارک می بيند تعريف نقش آن به عنوان تسهيل كننده يادگيری ، سازمان دهنده كار گروهی ، مدير فعاليت های كلاس‌ درسی و…است . به اين ترتيب معلمان بيشتر وقت خود را صرف پشتيبانی تک تک افراد يا گروه ها خواهند كرد و كمتر به تدريس در كلاس خواهند پرداخت . استفاده از ICT محيطی با قابليت ويژه در كلاس‌ درس ايجاد‌ می كند كه بطور مسلم در ظهور ظرفيت های پنهان دانش آموزان اثر گذار خواهد بود .
يكی از نكات بارز در اين زمينه ، نگرش معلمان نسبت به فناوری و ورود آن به كلاس درس است ، معلمان به راحتی تغيير را نمی پذيرند . برای كمک به آنها بايد نگرانی هايشان را مدنظر قرار داد . می توان گفت زمانی معلمان آمادگی دريافت و ورود فناوری به كلاس خود را دارند كه به دنيای فناوری وارد شده و از بهره‌گيری اين علوم بی نصيب نمانند . به اين‌ منظور ، برنامه‌های مقدماتی microsoft office وكار با اينترنت می تواند شروع خوبی باشد. با افزايش مهارت معلمان در بكارگيری شخصی رايانه و كار با محيط های گوناگون ، آشنايی با برنامه و ارزيابی نرم افزار ، آمادگی برای تلفيق فناوری بيشتر می شود ، از آن مهمتر اينكه بدون ترس از دست رفتن احترام خود در نزد دانش آموزان ، همكاران يا افراد مافوق به هنگام استفاده از فناوری در كلاس درس و اشتباه كردن، احساس موفقيت كنند . عدّه معدودی از ما هنگام نخستين تجربه استفاده از چيزی ، اساس موفقيت می كنيم . بايد فضايی در مدرسه بوجود آيد كه به افراد فرصت‌ دهد برای يک بار هم كه شده تجربه استفاده از فناوری در كلاس درس را داشته  باشند و بايد دانست تغيير سخت است ولی نه نشدنی.

دلايل استفاده ازICT در مدارس :

از زماني كه « جان ديويی » ادعا كرد ارتباط تنها با تجمع افراد دركنار يكديگر بـوجـود نمی آيد، بلكه با يک كتاب يا نامه نيز می توان ارتباط برقرار نمود می توان گفت امروزه روش های يادگيری متحول شده اند . جوامع با شتاب از صنعتی به اطلاعاتی در حال تغيير هستند و‌ آموزش‌ هم به‌ طور‌ فزاينده به‌ نيروی پايداری تبديل شده است كه پتانسيل های هوش جمعی و استعدادهای در هم گسيخته را كه فناوری در دستمان قرار داده است، شكوفا می كند . با بهره گيری از ICT آموزش گيران قادر خواهند شد ، اطلاعات بيشتری را در مدت زمان كوتاه تری كسب كنند . از زمان ورود اولين فناوری به حوزه آموزش ، انگيزه افراد برای فراگيری افزايش يافته است . فناوری اطلاعات و ارتباطات در اين زمينه نه تنها به عنوان يک مبحث مستقل مطرح است بلكه مستقيماً بر ساير برنامه های آموزشی اثر می گذارد .

استفاده از امكانات ICT برای دستيابی به اهداف ياددهی- يادگيری :

امروزه كاربردهای رايانه ای ، تهيه صفحه‌گسترده ها ، شبيه سازی ، مدل سازی مولكولی ، بانک داده ها و… در آموزش دروس جايگاه منحصر به فردی يافته است اما به درستی از آن استفاده نمی شود، علت‌ آن است كه وقتی يک فنـاوری سـرانجـام پـذيرفته می شود و به فرايند‌ آموزش راه می يابد به علت تغيير فرايند ياددهی – يادگيری و گسترش هدف ها ، از توانايی های آن به طور كامل استفاده نمی شود . اغلب ما معتقديم كه معلمان خوبي هستيم و هميشه برای پاسخگويی به پرسشهای دانش آموزان آماده ايم اما آيا همه آن چيزی كه بايد سركلاس به آن پرداخته شود انجام می پذيرد؟
پاسخ به اين سؤال كه به فرايند ICT مرتبط می شود دشوار است . ازديدگاه نظری يک كتاب درسی تنها ماده درسی است كه دانش آموز برای دستيابی به همه اطلاعات لازم در رسيدن به هدف های يادگيری پيش بينی شده در دسترس دارد امّا در عمل تعداد كمی از دانش آموزان اين رابطه را رضايت بخش توصيف مي كنند. در اين ميان اگر به نقش رايانه در ارائه درس توجه كنيم در می يابيم كه رايانه با عرضه كنترل شده درس و ايجاد موقعيت تعامل و تقويت موضوع مورد آزمايش پيش از ورود به مبحث بعدی موقعيت تازه ای را پيش روی ما می گشايد به اين ترتيب رايانه و كتاب درسی در اين فرايند مكمل عمل می كنند و نتايج حاصل كارآمدتر و مؤثّرتر خواهد بود .
استفاده از ICT به معلم امكان می دهد تا در استفاده از زمان كلاس انعطاف بيشتری نشان دهد و برای تمرين و تكرار آموخته های دانش آموزان زمان بيشتری صرف كند.
استفاده از امكانات ICT نه تنها فرصت تمرين بيشتری روی نمونه های گوناگون را برای دانش آموزان فراهم می كند بلكه به معلّم نيز امكان می دهد كه با بحث كردن درباره كاربردهای آن در زندگی ، فرايند يادگيری را گسترش دهد.

مشكلات جاری پيش از خدمتِ معلمان د رحوزه ICT :

مبانی ICT را معلمان متخصص رايانه آموزش می دهند . بنابراين صرفاً به مسائل تكنيكی می پردازند و به كاربردهای آموزشی اين فناوری توجه ندارند . واحد های فناوری آموزشی بيشتر در مسير سنّتی آموزش داده می شود و شواهد اندكی وجود دارد كه استفاده از فناوری جديد را در نوآوری آموزشی تأكيد كند . معلمان جديد الورود زمانی كه به مدرسه می روند نمی دانند چگونه فناوری جديد را در كلاس خود به كار ببرند . زيرا در برنامه درسی خود در زمينه كاربرد ICT تمرين كافی نداشته اند همان گونه كه شاهد هستيم در كارورزی كنونی آموزش پيش از خدمت معلمان ، فناوری جدا از آموزش نظريه های تأخير می اندازد ، زيرا آنان همان طور تدريس می كنند كه يادگرفته اند. از طرفی كم بودن واحدهای فناوری برای دانشجو معلمان كشور يكی ازمشكلات پيش رو است. واحد رايانه پايه ای كه برای دانشجويان تربيت معلم در ايران در نظر گرفته شده بسيار ابتدايی است و نيز بسياری از دانشجويان با هدف كسب نمره اين واحد درسی را می گذرانند و كمتر به فكر استفاده از فناوری و امكانات در جهت بكارگيری از آموزش و ياددهی هستند.

آموزشهای مرتبط با ICT برای معلمان در حال خدمت :

در يک پژوهش كه در سال 1383- 1382در سطح شهر تهران از ميان 400 نفر از معلمان گرفته شده كه اين 400 نفر از ميان هفت هزار نفری بودند كه در دوره های ICDL شركت كرده بودند .

يافته های پژوهش به قرار زير است :
1 – يافته های حاصل از تحليل داده ها نشان می دهد كه از نظر معلمان ، محتوای دوره های آموزشی ICT از لحاظ علمی متناسب با نيازهای حرفه ای معلمان بوده است .
2 – نظر معلمان در مورد مناسب بودن كيفيت اجرای دوره معنی دار و مثبت است .
3 – نظر معلمان درمورد ضرورت برگزاری دوره معنی دار و مثبت است به عبارتی معلمان برگزاری دوره آموزشی ICT را در حد بالا ضروری می دانند .
4 – نظر معلمان در زمينه برگزاری دوره های بعدی معنی دار و مثبت است و به برگزاری دوره آموزش ICT و شركت در آن ، در حد بالا علاقه دارند.
5 – از نظر معلمان ، تأثير دوره بر عملكرد شغلی آنان ، معنی دار و مثبت است و اين دوره در عملكرد شغلی شان در حد متوسط به بالا تأثير داشته است.
6 – ميزان دسترسی معلمان به سخت افزار ها و نرم افزار ها كمتر از حد متوسط است . نظر اكثر معلمان مفيد بودن دوره می باشد.

دلايل اهميت ICT برای كودكان :

نكته قابل توجه در اين ميان اين است كه استفاده از ابزار ICT بخصوص رايانه برای دانش آموزان پايه های پايين تر يا حتّی پيش دبستانی می تواند يادگيری ابتدايی آنها از علوم مختلف را تسهيل يا حتّی باعث شود ابعاد واقعی موضوع در همان ابتدا در ذهن كودكان نقش ببندد و همه ما می دانيم كه تقريباً بيشتر دانش آموزان امروزی در دنيای تصاوير غرق شده‌اند و برايشان بازی های رايانه ای جذابيت بيشتری دارد ، ديگر مانند كودكان نسل ها ی پيشين از خواندن كتاب های طولانی لذّت نمی برند . به تجربه ثابت شده است تأثيری كه تصاوير در يادگيری كودكان دارند نوشته ها و توصيفات كتاب و معلم ندارند و رايانه يک ابزار بسيار مناسب برای نمايش تصاوير و عكس های مختلف با كيفيت بسيار خوب و هميشه در دسترس هستند. از طرفی پاره ای از متفكران نگران اين مسئله اند كه سپردن همه امور به فضای ديجيتال موجبات كاهش تفكر را فراهم می كند . به نظر « نيل پستمل » بايستی به نقادی های متفكران به آثار فناوری نو توجّه كرد ، ولی نگاه تندروانه ما را از بسياری از فرصتهای جديد فناوری محروم خواهد كرد. بيان ديگر اين سخن آن است كه  امروز ميان دنيای مكتوب و جهان ديجيتال بايد نقطه تعالی ايجاد كرد.

طريقه كمک والدين به كودكان در راستای قابليت های ICT :

راهنمايی های زيادی وجود دارد كه والدين می توانند به ايجاد قابليت های ICT در كودكان كمک كنند كه در اينجا به برخی از آنها اشاره می شود:
ببينيد ICT چگونه‌ در تعليم و تربيت كودک شما جای گرفته و اهدافی برای فعاليت های ICT و همچنين تعليم وتربيت او در نظر بگيريد . مواد يادگرفتنی الكترونيكی ، نرم افزار ها و منابع را متناسب با اهداف تعيين شده بسنجيد . به اين كه كودک با ICT چطور كار می كند علاقه مند شويد و از او بخواهيد طريقه عمل آن را به شما نشان دهد . با كودک خود در باره كارهای مفيدی كه در مدرسه با ICT انجام می دهد صحبت كنيد و او را با ICT در خانه پيوند بدهيد .
درباره راه های ترغيب استفاده از كاربردهای وسيع كامپيوتر فكر كنيد.
كامپيوتر را بخشی از زندگی شخصی خود قرار دهيد.خودتان هم به دنبال يادگيری كامپيوتر باشيد و اگر لازم است برای مهارت های خود در كلاسهای كامپيوتر ثبت نام كنيد .

وبلاگ و وبلاگ نويسی :

وبلاگ دفترچه يادداشت الكترونيكی هر فرد است . معلمان هم می توانند تجربيات خود را با ايجاد وبلاگ های شخصی و به روز نگه داشتن آنها به ديگر همكاران انتقال دهند .
وبلاگ نويسی به مهارت هايی نياز دارد كه مهم ترين آنها قلم روان و ذهن پوياست ، اين دو مهارت با گذشت زمان تأثير متفاوتی روی وبلاگ دارد . اولی را اگر نداشته باشيد و يا اگر‌ در آن ضعيف باشيد به مرور زمان و با نوشتن قويتر می شود ، ولی نداشتن دومی به مرور زمان به خاموش شدن و تعطيلی وبلاگ می انجامد . هر محيط يادگيری به قصد ايجاد فضايی برای طرح مسائل و حل آنها خلق می شود تا كاربران با استفاده از آن بتوانند دانش خود را ارتقا دهند .
معلمان می توانند از طريق ساخت وبلاگ ، به بسياری از اهداف آموزشی مورد نظر خود دست يابند . مثلاً معلم رياضی ، زبان انگليسی ، علوم تجربی و… در وبلاگ خود مباحثی پيرامون موضوعات درسی و فراتر از آن مطرح می كنند و از دانش آموزان می خواهند به وبلاگ مراجعه نموده ، مطالب را‌ مطالعه و نظرات خود را يادداشت كنند . به اين ترتيب با يك وبلاگ ساده معلم مي تواند در هر زمانی و مكانی با دانش آموزان خود در ارتباط باشد. دانش آموزان می توانند از طريق پست الكترونيكی مشكلاتی كه برای آنها بوجود آمده با معلم درميان بگذارند و معلم هم می تواند در وبلاگ خود آنها را راهنمايی كند.

اينترانت چيست؟

اينترانت يک شبكه درون سازمان است كه شبيه به اينترنت عمل می كند . اينترانت از نظر فناوری و پروتكل های مورد استفاده شبيه اينترنت است. با اين تفاوت كه رايانه های اينترانت در واقع يک شبكه محلی LAN است و خارج از سازمان مربوطه قابل دسترسی نمی باشد به طور‌ معمول اتصال بين اينترنت و اينترانت از طريق يک فايروال رايانه ای ، با يک  نرم افزار خاص صورت مي گيرد .
قابليت های يک اينترانت ، به اشتراک گذاشتن اسناد و مدارک ، ارائه خدمات اينترنت ، پيام رسانی ، دسترسی مطمئن ، امكان دسترسی آسان ، جستجو و بازيابی متنی بودن بر پايگاه داده ها و بانک های اطلاعاتی می باشد .
امروزه تبديل اطلاعات به دانش در اولويت جوامع اطلاعاتی قرار گرفته و برای تبادل اطلاعات ميان معلم و دانش‌آموز به مواد‌ آموزشی يا كلاس درس مجازی و صرفه جويی در زمان می توان از شبكه اينترانت استفاده كرد .

اهداف ايجاد اينترانت در مدارس :

1- افزايش ارتباط ميان مدارس و جهان امروز : معلمان و شاگردان با برقراری ارتباط با مدارس و سازمان های ديگر می توانند مهارت های جديدی كسب كنند و برای جامعه مؤثر باشند.
2- توسعة استراتژی : با توسعه استراتژی ها و با بكارگيری فناوری ، استقلال كافی به مدارس داده می شود و طرح های جديد مدارس بر اساس استفاده بهينه از امكانات اجرا می شود .
3- گسترس تفكّر خلاق : آموزش بر پايه فناوری اطلاعات باعث می شود دانش آموزان فعاليت بيشتری كنند و از ايده های يكديگر بهره مند شوند .
4- كيفيت‌ آموزش : فناوری اطلاعات موجب افزايش كارايی و اثر بخشی سيستم مديريتی می شود كه اين امر در بالا بردن سطح كيفی آموزشی مؤثر است.
5- تربيت متخصصان : ايجاد شبكه اينترانت در مدارس موجب گسترش مدارس امن و تربيت انسانهای توانمند می شود.
6- گام نهادن در مسير فناوری اطلاعات: استاندارد كردن طرح هايی برای بكارگيری رايانه در برنامه آموزش مدارس و گام نهادن در مسيری كه در آن فناوری اطلاعات بخشی از فرايند تدريس و تعليم در نظام آموزشی به شمار می رود.
7- گسترش همكاری ميان مدارس : شبكه اينترانت در آموزش و پرورش راهی برای تبادل اطلاعات و داده ها ميان مدارس مختلف است .

8- افزايش ارتباط: اينترانت باعث افزايش ميزان همكاری همگانی سازمان هاي مرتبط با فناوری در مدارس می شود. تقريباً صددرصد مدارس آمريكا از سال2000 و دراروپا بيش از 80 درصد متصل به اينترانت هستند .از سال 2003 تمام مدارس ژاپن ،در چين علاوه بر مدارس بسياری از سازمان ها به اينترانت متصل هستند .
راه اندازي شبكه اينترانت در ايران در ابتدای راه می باشد. در حال حاضر 3500 مدرسه به شبكه ملی اينترانت متصل هستند اين در حالی است كه تمام مدارس ايران قابليت اتصال به شبكه اينترانت را دارند.

ICT و پيشبرد اهداف آموزش و پرورش ساير كشورها : بديهی است در هر كشوری هيچ بخش اقتصادی ،اجتماعی غير مرتبطی دراهداف اوليه خود ، توسعه بكارگيری هيچ فناوری از جمله ICT را ، مدنظر قرار نمی دهد، زيرا در اين زمينه رسالتی ندارد ، بلكه عموماً با هدف ارتقای كيفی فعاليتهای خود ، از فناوری های نو نظير ICT با امكان سنجی بهره می گيرد.
سياست های آموزشی جوامع متمدن بيشتر بر رشد منابع انسانی متمركز است. براي درک اين واقعيت كه علوم و فناوری در زندگی انسانها تأثير شگرف دارد ضروری است تا در آموزش علوم ،نگرش های مثبت افراد نسبت به خويشتن و جامعه مطرح شود تا آنها بتوانند با زندگی ماشينی كناربيايند و خود را با شرايط دنيای مجازی وفق دهند .در چنين كشور هايی تلاش ، بيشتر دراين زمينه است كه افراد را برای زندگی در جامعه ای علمی و فناورانه آماده سازند.
مطالعه دقيق و تک به تک جوامعی كه ازطريق فناوری به موفقيت های بزرگی درعرصه آموزش و پرورش و ساير عناصر اقتصادی ،فرهنگی و….نايل شده اند و استفاده از تجارب آنها می تواند كمک بسزايی نمايد تا از دوباره كاری ها و شكست و مسائل ديگر جلوگيری گردد. اين مسئله نيز حائز اهميت است كه در استفاده از تجارب ديگر كشورها مستقل از بررسی شرايط آنها در مقايسه با واقعيات موجود دركشور ما ، در مواردي می توان از هدر رفتن سرمايه های ملی جلوگيري كرد.

فرهنگ جامعه در برخورد با فرايند  ICT  :

در جهان امروز آنچه كه بيشتر از فناوری آشكار است جنبه فخر فروشی و به رخ كشيدن آن است . مردم ديدگاهشان با اصل قضيه كاملاً متفاوت است. شايد اگر يكی از موارد فناوری ICT يعنی ساخت و طراحی صفحات وب را مورد مطالعه قرار دهيم به اين نتيجه برسيم كه افراد معلوم نيست قصد اطلاع رسانی دارند يا فقط وقت گذرانی و ادّعای ياد داشتن و فخر فروشی .
شايد‌ در مواردی نياز به بسياری از وسايل در قسمت های متفاوت فناوری نباشد ولی اشخاص می خواهند كلكسيونی از سخت افزار و نرم افزار داشته باشند. می خواهند همه چيز‌ را ياد‌ داشته باشند ولی كسی چيزی از آنها فرا نگيرد هيچ گاه كسی را آن چنان كه بايد راهنمايی نمی كنند‌ و‌ در اين‌ گيرودار خود نيز به جايی نمی رسند خود ادعای فرهنگ دارند در حالی كه از اصل فرهنگ فناوری آگاه نيستند و نمی دانند كه واقعاً از آنها چه می خواهد.
آن چه كه اكنون بدان نيازمنديم اين است خيلی ساده ببينيم واقعاً كجا قرار داريم و به كجا می خواهيم برسيم . شايد براي رسيدن به جايگاه اعلی خيلي چيزها را بايد كنار گذاشت.

تهیه و تنظیم : خانم بلوچ – آموزگار پایه دوم آموزشگاه

تایید کننده : خانم دژم – مدیریت آموزشگاه


امتیاز شما به این محتوای آموزشی ؟ جمع امتیاز 0/20